2018

مرد جوانی به نام ژنگ کایسی وقتی نمی‎تواند بدهی میلیونی خود را به دوستانش پرداخت کند ، تصمیم می‎گیرد وارد مسابقه ی عجیب و غریب شود تا با پیروزی در آن بدهی ‎اش به طور کامل پرداخت شود. اما…

لاواش پاتل که در محله‌ای کوچک در بمبئی زندگی می‌کند از راه شعبده بازی روزگار می‌گذراند. او سفری را برای پیدا کردن پدرش شروع می‌کند اما درگیر یک سری ماجراجویی‌های دیگری می‌شود.

نگاهی به زندگی بازیگر فرانوسی، هرو ویلچایز که ستاره سریال‌های دهه هفتاد بود.

ماجراجویی یک نوجوان هنگام تشکیل گروه بلک متال در اسلو که نتیجه‌ای خشونت بار به همراه دارد.

داستان دو برادر که رابطه‌شان زمانی که هر دویشان عاشق یک نفر می‌شوند، به چالش کشیده می‌شود.

تیفا به لهستان می رود تا آنیا را برای ازدواج با پسر بات، یک گانگستر به پاکستان ببرد اما با پدربزرگ آنیا و پلیس مواجه می شود.

فیلمی بر اساس اتفاقات واقعی. داستان فرانسس بویکس، زندانی اسپانیایی که در کمپ اتریشی‌ها به سر می برد و تلاش می‌کند تا شواهد ترسناکی که در درون این زندان واقع است را حفظ کند.

داستان چند مرد 40 ساله که همگی در آستانه بحران میانسالگی به سر میبرند و تصمیم به تشکیل اولین تیم شنای هماهنگ مردانه باشگاه شنای خود می گیرند.

پاسکال نیرویی نخبه در نیروی دریایی سلطنتی است. داستان فیلم روایات واقعی از زندگی این افسر ارتش را روایت می‌کند.

داستان یک دانش آموز دبیرستانی که به فراموشی مبتلا شده و سعی می کند آنچه که برای او اتفاق افتاده را کشف کند. همه چیز او را به سمت مشکلات عمیق تری سوق می دهد و در نهایت تاریکی آشکار می شود.

سر دیوید اتنبرو کشف یک ماهی‌خزنده‌سانان 200 میلیون ساله در ساحل ژوراسیک در جنوب انگلیس را بررسی می کند.

داستان استاد دانشگاهی که پس از اینکه متوجه بیماری لاعلاجش می‌شود، به انزوا روی می‌آورد.

در اواسط دهه ۱۹۹۰ یک افسر سابق نظامی توسط سرویس اطلاعاتی کره جنوبی به عنوان جاسوس استخدام میشود و با نفوذ بین مقامات عالی رتبه کرهٔ شمالی به دنبال جمع آوری اطلاعات حساس در مورد برنامه هسته ای کرهٔ شمالی هست.

ماجراهای رامی جوان، دختر یتیمی که توسط خانم باربرین به فرزنخواندگی پذیرفته شده است. در سن ۱۰ سالگی، او را از مادر خوانده اش می ربودند و به ویتالیس سپرده می شود، در ادامه...

در اواخر قرن 19، پیتر سیدنیوس مردی جاه طلب از خانواده‌ای مسیحی است که برای تحصیل در مهندسی به پایتخت سفر می‌کند...

ریکی جرویز، کمدین بریتانیایی، در لندن به روی صحنه می رود.

یک افسر ارتشی کم اعصاب که در مرزهای کشور مشتاقانه در حال خدمت است، با یک کار دشوار مواجه می شود؛ او بایستی تا امضای ترخیص خود را از دستان پدر دلسردش که رابطه خوبی با وی ندارد، بگیرد.

داستان فیلم در مورد شخصیتی به نام آویینش می باشد که در شهر بنگالورو زندگی می کند. آویینش از کارش در زمینه فناوری اطلاعات متنفر می باشد چرا که او دوست داشته یک عکاس شود اما به خاطر پدرش در این رشته درس خوانده است. پدر او به تازگی در یک تصادف رانندگی جان خود را از دست داده است و جنازه ی او به اشتباه به خانواده ای دیگر داده شده است.