Not Rated

مدیر مدرسه‏ اى به نام « كریستینا » ( كلوزو ) كه مورد آزار و تحقیر شوهرش، « میشل » (موریس) است، با ترغیب یكى از معلم ‏هاى مدرسه به نام « نیكول » ( سینیوره ) كه محبوبه‏ ى « میشل » بوده و حالا ادعا میكند او طردش كرده تصمیم به قتل « میشل » می‏گیرد.

«مری»، دختر 8 ساله ای هست که در ملبورن زندگی می‌کند و چگونگی به دنیا آمدن بچه، برایش سوال برانگیز شده است. برای رسیدن به جواب قطعی، تصمیم می‌گیرد به یکی از شهروندهای آمریکایی نامه بنویسد. نامه‌ی او به دست مرد 44 ساله ای به اسم «مکس» می‌رسد که یک یهودی تنها و افسرده می‌باشد. این دو، در برخی موارد به هم شبیه هستند و رابطه‌شان از طریق نوشتن نامه ادامه پیدا می‌کند.

داستان یک ﻛﺎﺭﺁﮔﺎه ﻛﺮﻩ ی ﺷﻤﺎﻟﻲ به نام "اﻳﻢ ﭼﻮﻝ ﺭﻳﻮﻧﮓ" که ﺑﻪ ﻛﺮﻩ ی ﺟﻨﻮﺑﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻣﻴﺸود ﺗﺎ ﭼﺎ ﻛﻲ ﺳﻮﻧﮓ، ﺭﻳﻴﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺟﻨﺎﻳﺘﻜﺎﺭان را ﺩﺳﺘﮕﻴﺮ ﻛند. در این راستا ﭼﻮﻝ ﺭﻳﻮﻧﮓ ﺑﺎ ﻛﺎﺭاﮔﺎه ﻛﺮﻩ ی ﺟﻨﻮﺑﻲ، ﻛﺎﻧﮓ ﭼﻴﻦ ﺗﻪ، ﻫﻤﻜﺎﺭی می کند. ﺑﺮای اﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ این ﺩﻭ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﺮای اﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﺟﻨﺎﻳﺖ مجبورند به یکدیگر دست همکاری بدهند.

ژاپن، قرن یازدهم. یك هیزم‏شكن ( شیمورا )، یك راهب و یك مرد عامى، از باران به خرابه‏ هاى دروازه‏ ى راشومون پناه مى ‏برند و راهب داستان محاكمه‏ اى را كه شاهد بوده با سه روایت تعریف مى‏ كند...

در شهرى در قرن بیست و یكم، كارگران در زیرزمین زندگى میكنند و حاكمان از روى زمین كنترل اوضاع را در دست دارند. «فردر» (فرولیخ)، پسر حاكم اصلى، علایقى به كارگران دارد و در واقع دل باخته‏ ى «ماریا» (هلم)، یكى از رهبران كارگران است.

داستان زنی که به خاطر قتل ده سال زندانی بوده اما اکنون آزاد شده و یک وکیل جوان را برای کمک به پسرش که بازداشت شده استخدام کرده تا راهی برای آزادی او پیدا کند.

"سدیک" جوانی سرکش است که در دانشگاه به فعالیتهای سیاسی مشغول بوده و تبدیل به یک خبرنگار جناه چپ در دهه 70 می شود در حالی که پدرش دوست داشته او مهندس کشاورزی شده و کنترل مزرعه خانوادگی شان را به عهده بگیرد.در صبح 12 سپتامبر سال 1980 وقتی کشور درگیر یک کودتا است آنها نمی توانند خود را به بیمارستان و پزشک برسانند و...

کارمند مقرراتی دولت، زمانی که متوجه بیماری سرطان صعب العلاج خود میشود در صدد کشف ماهیت واقعی زندگی بر می آید.

کابیریا ( ماسینا ) ، زن خیابان گرد بسیار خوش قلب و ساده‏ دلى است که در حومه‏ ى رم زندگى می‏کند . او از آن نوع آدم‏هایى است که بدبختى را بخشى از زندگى می‏دانند ، اما هرگز ایمان‏شان را به ارزش خود زندگى از دست نمی‏دهند .

«الیزابت» بازیگر خوش‌چهره به طور ناگهانی تصمیم می‌گیرد سکوت اختیار کند و حتی یک کلمه هم حرف نزند. او که امیدی به ادامه‌ی زندگی ندارد توسط پرستاری به نام «آلما» مراقبت می‌شود. این پرستار سعی می‌کند شرایط را تغییر دهد

داستان فیلم در مورد مرد فقیری بنام «ریکی» و خانواده اش است که به دنبال دوچرخه دزدیده شده اش می باشد، که برای پیشرفت در شغلش به آن نیاز دارد.

ژاپن، میانه‏ى قرن نوزدهم. « سانجورو » ( میفونه )، سامورایى سابق، تعدادى از جنگاوران جوان را تشویق مى‏كند تا علیه فساد موجود در شهرشان مبارزه كنند...

مردم فقیر یک دهکده که مدام توسط راهزن ها مورد هجوم قرار می گیرند، از یک سامورایی درخواست کمک می کنند. او ۶ سامورایی دیگر را جمع می کند و آن ها به مردم دهکده می آموزند که چطور از خودشان دفاع کنند.

اوضاع برای کارگردان و گروه فیلمبردار فیلم ترسناک در تاسیسات جنگ جهانی دوم در ژاپن به خوبی پیش نمی‌رود و آن‌ها توسط زامبی‌های واقعی مورد حمله قرار می‌گیرند.

یک قرن پس از شکست جادوگر، شهر زمرد نیاز به قهرمانی جدید دارد تا گروهش را جمع کند و آماده ماجراجویی شود.

"آپو" دانش آموزی بیکار است که آرزوی داشتن آینده ای به عنوان یک نویسنده را دارد. یکی از دوستان قدیمی اش او را به مراسم ازدواجی در یک روستا دعوت می کند. این مراسم زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد...

«زونی» (کاجول)، دختری کشمیری که از کودکی بینایی اش را از دست داده، با مردی به نام «ریحان» (عامرخان) ازدواج می کند. «ریحان» راهی برای درمان «زونی» می یابد اما وقتی پس از عمل، «زونی» چشم هایش را باز می کند، ساعتی از کشته شدن «ریحان» در یک عملیات تروریستی گذشته است...

چهار دوست در اثر کارهایی که میکنند از دانشگاه اخراج میشوند و برای فرار از دست طلبکاران خود به یک شهر دیگر میروند، در آنجا با یک خانه ای که دوتا نابینا در آن زندگی می کنند مواجه می شوند و…