در دنیایی که افراد با قدرت های فوق العاده به شدت توسط روبات‌ها کنترل می‌شوند، یک کلاهبردار سابق برای محافظت از یک نوجوان در برابر یک پلیس فاسد، با یک قاچاقچی که از او نفرت دارد، همکاری می‌کند.

یک نوجوان بازیگوش و یک جسد ویکتوریایی زنده شده با هم سفری مرگبار را آغاز می کنند تا عشق، خوشبختی و چند عضو گم شده بدن را پیدا کنند.

هنگامی که سارا دانشجوی سال اول دانشگاه برای اولین بار به محوطه دانشگاه می رسد، با هم اتاقی خود، ربکا، دوست می شود، غافل از اینکه ربکا به طور خطرناکی به او علاقه مند شده است.

دو اهل آفریقای جنوبی تصمیم می گیرند تا بفهمند چه اتفاقی برای قهرمان موسیقی بعید آنها، راک اند رولر مرموز دهه 1970، رودریگز، افتاده است.

پس از اتفاقات تابستان، آرس و راکل راهی برای پیشرفت در رابطه خود نمی بینند و تصمیم می گیرند راه های جداگانه ای را طی کنند. اما وقتی دوباره در زمستان در بارسلونا ملاقات می کنند، عشق و تمایلی که به یکدیگر دارند را غیرقابل انکار میبینند. آیا آنها می توانند راهی برای بازگشت به هم پیدا کنند؟

در عصر حجر قدیم، یک گروه متفاوت از انسان های اولیه در جستجوی سرزمینی جدید گرد هم می آیند. اما وقتی به یک موجود بدخواه و عرفانی مشکوک می شوند که آنها را شکار می کند، طایفه مجبور می شوند با خطراتی روبرو شوند که هرگز تصور آن را نمی کردند.

یک محکوم سابق پس از اینکه هویت هم سلولی مرده خود را برای ملاقات با دوست دختر طرف مقابل به دست می آورد، خود را به عنوان یک شرکت کننده بی میل در دزدی کازینو می بیند.

جمعیت دیترویت تقریباً به طور کامل ناپدید شده است، اما تعداد کمی باقی مانده است. با ناپدید شدن نور روز، آنها متوجه می شوند که تاریکی به سراغشان می آید.

وقتی فرزندش گم می شود، مادری به دنبال افسانه مرد بلندقد است، موجودی که گفته می شود کودکان را می رباید.

سه نگهبان فانوس دریایی در جزایر دورافتاده فلانان یک تنه مخفی از طلا پیدا می کنند که منجر به ناپدید شدن مرموز آنها می شود.

تاکمیچی 10 سال به عقب در زمان سفر می کند تا یک پرونده کلیدی را تغییر دهد که می تواند هیناتا را که دوباره توسط گروه مانجیکای توکیو در مقابل تاکمیچی به قتل رسید، نجات دهد.

یک تهیه‌کننده تلویزیونی مستقل که در یک بحران رابطه‌ای قرار دارد، آدرس لینکی به دوربین جاسوسی غیرقانونی دوست دخترش دریافت می‌کند. بدون اینکه زمانی برای از دست دادن داشته باشد، تصمیم می گیرد که امور را در دستان خود بگیرد و او را نجات دهد...

تاکمیچی 10 سال به عقب در زمان سفر می کند تا یک پرونده کلیدی را تغییر دهد که می تواند هیناتا را که دوباره توسط گروه مانجیکای توکیو در مقابل تاکمیچی به قتل رسید، نجات دهد.

یک پلیس مخفی در نبرد با جنایتکارانی متخاصم که می خواهند یک "جعبه سیاه" را بدست آورند، این جعبه کلید اصلی آنها برای یک گنج است...

پسری که به دلیل اختلال ایمنی بدن خود را معالجه می کند، و فاش می کند خانه ای که در آن زندگی می کند ایمن نیست.

یک زن ترنس مکزیکی جوان و مادربزرگش به عنوان مهاجران غیرقانونی در شهر نیویورک زندگی می کنند.

در یک شهر منزوی در اورگان، یک معلم مدرسه راهنمایی و برادر کلانترش با دانش آموز مرموزش درگیر می شوند که رازهای تاریک او منجر به برخوردهای وحشتناک با یک موجود اجدادی می شود.

بیلی، پدر و مادر، خواهر و برادر و همسایه‌هایش سهم خود را در تصادفات در سال‌های 1974 و 1982 داشتند. پسرها پسر خواهند بود.