داستان این فیلم روایتگر ماجرای دختری چهارده ساله به اسم می است که در روستایی واقع در ویتنام زندگی میکند و باید به عقد مالک ثروتمند آن منطقه در بیاید.

این فیلم داستان مرد عقب مانده ای را روایت می کند که با برادر بزرگترش زندگی می کند و در کارهای خانه نیز به او کمک بسیاری می کند. اما زمانی که برادرش اعلام می کند قصد ازدواج با دختری را دارد، زندگی او دچار مشکلات فراوانی می شود.

«پنه لوپ ویلهرن» فرزند خانواده ای ثروتمند و متشخص است. اما والدینش او را از کودکی در خانه محبوس کرده و ‏اجازه خروج از منزل را به او نمی دهند. چون پنه لوپ با دماغی بزرگ و شبیه خوک به دنیا آمده و دیگران با دیدن او ‏وحشت می کنند. خانم و آقای ویلهرن این اتفاق را ناشی از طلسمی قدیمی می دانند و تلاش دارند تا شوهری برای ‏دخترشان دست و پا کنند...

مرد میان سالی به نام دان جانستن روزی نامه ای به دستش می رسد که نویسنده اش مدعی شده بیست سال پیش از او صاحب پسری شده و احتمالا همین حالا این پسر دنبالش می گردد. ابتدا دان اهمیتی به این نامه نمی دهد اما بعد به اصرار همسایه اش، ونستن، مردی اهل اتیوپی، راهی سفر می شود تا دریابد کدام یک از زنان سابق زندگی اش آن نامه را فرستاده است..

فیلم درباره “آرتور” بازنشسته ای بدخلق و خجالتی است که به الهام از همسر مورد علاقه خود “ماریون” به گروه کر محله می پیوندد.او که با پسر خود “جیمز” دچار اختلافاتی است،رهبر گروه کر “الیزابت” را مجبور می کند او را متقاعد کرده و به زندگی جور دیگری بنگرد…

زن نویسنده ای که به تازگی از شوهرش جدا شده است، به ایتالیا سفر کرده و ویلایی را خریداری می کند به امید اینکه تغییرات خوشایندی در زندگی اش ایجاد شود...

«مت» (الیجا وود) که به تازگی بخاطر پیدا شدن کوکائین در وسایلش، از دانشگاه هاروارد اخراج شده، به لندن می رود تا با خواهرش و شوهر خواهرش «استیو» زندگی کند. مت با برادر کوچکتر استیو، یعنی «پیت» آشنا می شود. بعد از رفت و آمدهایی با پیت، مت می فهمد که پیت و دوستانش اوباش فوتبالی هستند...

سیاتل واشینگتن، نوامبر سال ۱۹۹۹. تظاهرات مسالمت آمیز علیه برپایی کنفرانس تجارت جهانی توسط وزرای اقتصاد و دارایی کشورهای مختلف، به خشونت کشیده می شود.

داستان دو کلاهبردار که بهشت را در هفت طبقه عشق پیدا می کنند.

مستندی درباره ساخت بازی ویدئویی برنده جایزه '(جنگ خدایان 2018)' که شخصیت اصلی را اصلاح کرد و داستانی از پدر بودن و پیشرفت را بازگو کرد.

«پائول» یک راننده‌ی کامیون است که در عراق مشغول کار می‌باشد. او از طرف گروهی مورد حمله قرار می‌گیرد و داخل تابوتی، زیر خاک دفن می‌شود. حال او با داشتن تنها یک چراغ قوه و تلفن همراه، باید از شرایط موجود رهایی یابد.

هریت یک بازرگان بازنشسته است که تلاش می کند تا کنترل همه چیز را در اطراف خود به دست بگیرد. او زمانی که تصمیم به نوشتن اگهی در گذشت جعلی خود را می گیرد، یک روزنامه نگار جوان طولی نمی کشد تا وظیفه پیدا کردن حقیقت را به عهده می گیرد و پس از پی بردن به این مورد او با هریت دوست صمیمی می شود و ...

والتر که یک کشیش است آنقدر به خانواده اش بی توجه شده که نمی داند دخترش با پسران نامناسبی رابطه دارد، پسر کوچکش از رفتن به مدرسه می ترسد، و همسرش در آستانه خیانت کردن به اوست.

یک مهاجر سودانی زمانی که وارد خاک آمریکا می شود و در شهر کانزاس ساکن می شود، تلاش و تقابلش با اداره کار و نماینده اش اتفاقاتی را برایش به همراه دارد که...

آیدین، بازیگر بازنشسته ای است که حالا یک هتل کوچک در مرکز آناتولی را اداره می کند و روابطش با همسر جوانش، نهال بسیار خروشان و جنجالی شده است و خواهرش نکلا هم در تلاطم طلاقی است که اخیراً پشت سر گذاشته...

داستان یک خواننده زن سیاه پوست به نام نانی که با یک پلیس جوان به نام کاز آشنا میشود که به نانی کمک میکند تا با پرورش صدای خود به یک هنرمند تمام عیار تبدیل شود.

سرمای طاقت فرسا در قطب جنوب باعث جدا شدن دو جستجوگر از گله ی سگ هایشان می شود و آن دو باید برای برای نجات یافتن تلاش کنند...

یک آرایشگر که موهای خود را به دلیل سرطان از دست داده متوجه می شود که همسرش با زنی رابطه پنهانی دارد. او برای مراسم ازدواجش به ایتالیا سفر می کند و با مردی که دنیا را برای از دست دادن همسرش سرزنش می کند آشنا می شود...