یک فوق ستاره سابق NFL موافقت می کند که مربی یک تیم فوتبال جوانان باشد تا بتواند از مجازات زندانی شدن خود جلوگیری کند...

در سال 2245، زمانی که خورشید تمام بشریت را تهدید می کند، پنج نفر ماموریت دارند تا به سیاره ای سفر کرده و ماده‎ی معدنی کمیابی را به دست آورند تا ستاره‎ی در حال مرگ را نجات دهند و ...

پیوند دو جوان منجر به خیانت زناشویی و در نهایت جنایت می شود.

جیم هافمن به خاطر قاچاق مواد مخدر در هواپیمایش دستگیر می شود، شانس این را پیدا می کند که زندگی جدیدی را در یکی از حومه های پر رونق سن دیگو شروع کند. جیم و همسرش الن بزودی متوجه می شوند که جان دلورین معروف در انتهای خیابان آن ها و در خانه ای با شکوه زندگی می کند. طولی نمی کشد که یک رابطه دوستانه غیر منتظره میان جان و جیم شکل می گیرد. اما هنگامی که پلیس اف بی آی به جیم فشار می آورد تا به خبرچینی از دلال سابق خود بپردازد و از طرف دیگر هم جان به مشکلات مالی بر می خورد، همه چیز خراب و وارد مسیری تاریک می شود…

سال 1963، یک نهاد ناشناس در اقدامی سامانه موشکی هسته ایی شوروی را هک کرده است و به سمت ایالات متحده آمریکا هدف گرفته است به همین دلیل یک فرد ارتشی آمریکایی و فرمانده نیروی هسته ای شوروی سعی در جلوگیری از نابودی هسته ایی را دارند و ...

بازرس کلوزو به رم سفر می کند تا یک دزد بدنام جواهرات معروف به "شبح" را بگیرد. قبل از اینکه جسورانه ترین دزدی خود را انجام دهد: یک شاهزاده خانم الماس بی‌ارزش با یک نقص جزئی، معروف به "پلنگ صورتی".

Insp. ژاک کلوزو با گروهی از کارآگاهان بین‌المللی که به اندازه او بداخلاق هستند، تیم می‌کند. ماموریت آنها: متوقف کردن یک دزد جهانگرد که در سرقت آثار تاریخی تخصص دارد.

مرگ تصادفی پسر بزرگتر یک خانواده مرفه عمیقاً روابط بین مادر تلخ، پدر خوش اخلاق و پسر کوچکتر گناهکار را تیره می کند.

یک وکیل مبارز و شیک کاری یک مربی داوطلب کشتی، زمانی که نوه نوجوان مشتری وارد زندگی او می شود، به او باز می گردد.

مربی تیم فوتبال فرانسه به قتل رسیده و الماس معروف پلنگ صورتی اش به سرقت رفته است. «دریفوس» (کلاین)، رئیس «کارآگاه کلوزو» (مارتین)، فرصت را مناسب می بیند تا به شهرت و اعتبار برسد، به خصوص اگر بتواند پرونده را از دست «کلوزو» - که تازه ارتقای درجه گرفته - در بیاورد و خودش آن را حل و فصل کند...

سامسون پس از آن که عشق زندگیش را از دست می دهد، تصمیم به انتقام سختی می گیرد و ...

داستان زوجی که به نظر می‌رسد پس از اعلام سلامت پسرشان پس از یک بیماری طولانی‌مدت، زندگی کاملی دارند.

در مورد پادشاه ایالت کین، ای سی است که پس از سرکوب شورش برادر کوچکترش، تاج و تخت را به دست گرفته و تلاش می‎کند تا کشور چین را متحد کند. در این میان ای سی توسط گروهی از قاتلان که شبانه وارد کاخ سلطنتی شده بودند مورد حمله قرار می‌گیرد اما در نهایت سوءقصد به جان او با شکست مواجه شده و…

در تابستان ۱۹۵۷، انزو فراری، کارآفرین ایتالیایی، تیم مسابقه‌ای خود را برای مسابقه میل میگلیا آماده می‌کند، یک مسابقه جاده‌ای باز و مبتنی بر استقامت به مسافت هزار مایل. فراری و همسرش لورا در همین حین که برای تنها پسرشان دینو که یک سال قبل درگذشت،در غم و اندوه به سر میبرند. سعی می کنند که بحران‌های خانوادگی و مسائل کاری به وجود آمده را مدیریت کنند...

خانواده‌ای از اردک‌ها تصمیم می‌گیرند برای سفری ماجراجویانه به جامائیکا، محل زندگی امنشان که یک یک برکه نیوانگلند است را ترک کنند. با این حال، نقشه‌های خوب آنها زمانی که راه خود را گم می کنند و سر از شهر نیویورک در می آورند، به سرعت از بین می‌رود. این تجربه به زودی به آنها الهام می‌دهد تا افق‌های خود را گسترش دهند، رابطه اجتماعی بهتری با دیگر اردکها برقرار کنند و ...

ری والر بازیکن سابق بیسبال که به دلیل یک بیماری نادر مجبور به بازنشستگی زودهنگام شده است، به همراه همسر و دو فرزندش به خانه جدیدی نقل مکان می کند. ری مخفیانه با امید به بازگشت به ورزش حرفه ای، برخلاف احتمالات، ایو را متقاعد می کند که استخر درخشان حیاط خلوت خانه جدید را برای سرگرمی بچه ها و همینطور فیزیوتراپی برای او فراهم کند. اما یک راز تاریک در گذشته خانه نیروی بدخواهانه ای را آزاد می کند که خانواده را به اعماق وحشت اجتناب ناپذیر می کشاند.

پس از شکست در اولین نبردشان، بلک مانتا از قدرت اسطوره ای سیاه سه گانه استفاده می کند تا نیرویی باستانی و بدخواه را آزاد کند. آکوامن با امید به پایان دادن به سلطنت وحشتناک خود، یک اتحاد بعید با برادرش، اورم، پادشاه سابق آتلانتیس ایجاد می کند. آنها با کنار گذاشتن اختلافات خود، به نیروهای خود می پیوندند تا از پادشاهی خود محافظت کنند و جهان را از نابودی برگشت ناپذیر نجات دهند.

این فیلم وقایعی را که منجر به قتل عام بزرگسالان یک شهر کوچک در نبراسکا توسط فرزندانشان شد، پس از بزرگسالان توصیف می‌کند ; بی مسئولیتی محصول و آینده بچه ها را خراب می کند.