نبینی از دستت رفته

تروور رزنیک یک اپراتور ماشین تراش است که از بیماری بی‌خوابی رنج می برد و یک سال میشود که نخوابیده. با اتفاقات عجیب و غریبی که در خانه و محل کارش رخ میدهد، او کم کم به سلامت عقل خودش شک می کند. گفتگو با همکار بد قیافه‌اش که ظاهرا همه وجودش را انکار می کنند، و پیدا کردن یادداشت‌هایی معمایی روی یخچال خانه‌اش، باعث شده او به همه اطرافیانش بدگمان شود.

آدونیس در حرفه شغلی و زندگی خانوادگی خود درحال پیشرفت می‌باشد، اما وقتی دوست دوران بچگی وی که سابقاً بوکسوری اعجوبه بوده سروکله‌اش پیدا می‌شود، رویارویی آن‌ها صرفا به یک مبارزه ختم نمی‌شود.

زیر نظر راکی بالبوا، قهرمان جدید بوکس سبک وزن، آدونیس کرید، باید مقابل پسر ایوان دراگو، ویکتور دراگو مبارزه کند.

داستان راکی بالبوآ، قهرمان سابق بوکس سنگین وزن جهان، که مربی‌گری یکی از فرزندان دوست قدیمی اش آدونیس کرید را برعهده می‌گیرد.

داستان فیلم در مورد دو فضانورد است ( جرج کلونی و ساندرا بولاک ) که بعد از یک حادثه ,سفینه آن ها متلاشی شده و آن دو در فضای بدون جاذبه سرگردان می شوند و باید به کمک یکدیگر راهی برای زنده ماندن پیدا کنند...

پلیسی جوان به نام «بیلی کاستیگان» (دی کاپریو) مأموریت می یابد تا در محفل خلافکاری تنگ و به شدت مراقبت شده ی «فرانک کاستلو» (نیکلسن) نفوذ کند. از طرف دیگر، «کالین سالی ون» (دیمن) به مأموریت از طرف «کاستلو» موفق می شود در دستگاه پلیس نفوذ کند...

سال ۱۹۵۴ تدی دنیلز، یک مارشال امریکایی، برای تحقیق در مورد ناپدید شدن یکی از بیماران بیمارستان روانی اشکلیف به جزیره شاتر می رود. تدی با تحقیقات زیرکانه و مهارتش، خیلی زود سر نخی از معما بدست می آورد...

کوین که از اختلال هویت رنج میبرد و 23 شخصیت متفاوت دارد، 3 دختر را میدزدد. هنگامیکه آنها قصد فرار و نجات خود را دارند با 24 شخصیت متفاوت کوین روبرو می شوند.

پیت میشل بعد از بیش از سی سال خدمت به عنوان یکی از خلبانان برتر نیروی دریایی، به جایگاهی که به آن تعلق دارد بازگشته است. او به عنوان یک خلبان آزمایشی مرز ها و حدود خود را به آزمایش گذاشته است.

«کلاریس» که دوران کارآموزی خود را در دانشکده افسری طی می‌کند، مأمور می‌شود تا برای پیدا کردن سر نخی از «بوفالو بیل»، پیش دکتری به نام «هانیبال لکتر» برود. دکتر «لکتر» بسیار باهوش بوده و از کوچکترین فرصت برای تسلط بر مخاطب خود استفاده می‌کند. او برای کمک، روش خاص خود را دارد و «کلاریس» برای به‌دست آوردن اطلاعات، باید جواب معماهای او را پیدا کند.

اندی، بانکدار محترم و پولدار ایالت نیوانگلند، به اتهام قتل همسرش و فاسق او به حبس ابد در زندان ایالتی شاوشنک محکوم می شود و اندکی بعد با Red، زندانی سیاه پوست، دوست می شود. پس از هجده سال، اندی ردی از قاتل اصلی پیدا می کند و تصمیم می گیرد برای آزادی تلاش کند…

زندانی چند طبقه که در هر طبقه ی آن یک سلول و در هر سلول آن دو نفر قرار دارند. در این زندان یک سکو از بالا به پایین به زندانیان غذا می دهد و این کار تنها دو دقیقه در روز انجام می گیرد. کسانی که در طبقه های بالایی قرار دارند به خوبی غذا داده می شوند اما افراد طبقه های پایین گرسنگی می کشند.