کمدی

چیهایا اکنون یک دانش آموز دبیرستانی است که آماده است تا در کنار دوستانش وارد مسابقات کشوری دیگری شود. قسمت سوم از سه گانه «چیهایافورو» که 2 سال پس از «بخش دوم چیهایافورو» اتفاق می افتد. چیهایا اکنون یک دانش آموز دبیرستانی است که آماده است تا در کنار دوستانش وارد مسابقات کشوری دیگری شود.

چیهایا و دوستانش پس از کسب موفقیت در مسابقات مقدماتی توکیو، قرار است به مسابقات ملی بروند. در حالی که آنها آماده می شوند، چیهایا با مسائل شخصی جدیدی روبرو می شود زیرا دوست دوران کودکی و الهام بخش او، آراتا، اعلام کرده است که کاروتای رقابتی را ترک کرده است. نه تنها این، بلکه یک رقیب جدید در قهرمان زن کاروتا، شینوبو واکامیا، یک اعجوبه کاروتا که به عنوان یک دانش آموز کلاس نهم تبدیل به بزرگترین کاروتای زن کشور و جهان شد، ظاهر می شود. همه اینها چیهایا را مجبور می کند تا عشق خود به بازی را در میانه آماده شدن برای یکی از بزرگترین تورنمنت های سال دوباره بررسی کند.

در بوستون در سال 1978، ملاقاتی در یک انبار متروک بین دو باند به یک تیراندازی و یک بازی بقا تبدیل می شود.

یک اپراتور کامپیوتر بسیار با استعداد اما از نظر اجتماعی منزوی شده توسط مدیریت وظیفه دارد قضیه صفر را اثبات کند: این که جهان به هیچ وجه به پایان می رسد و زندگی را بی معنا می کند. اما معنا همان چیزی است که او از قبل میل می کند.

رویاهای یک نگهبان زمانی به حقیقت می پیوندند که او برای تبدیل شدن به یک افسر پلیس سایبرنتیک انتخاب می شود.

خانم شتی یک فمینیست است که در لندن زندگی می کند و می خواهد برای همیشه مجرد بماند. آقای. پولیشتی از حیدرآباد در تلانگانا، هند، می خواهد در یک رابطه متعهدانه باشد. به نظر می رسد که این دو در مراحل مختلف زندگی هستند اما به نوعی مسیر آنها باهم گره خورده است.

جوئل، صاحب یک گیاه عصاره، سعی می‌کند با مشکلات شخصی و حرفه‌ای بی‌شماری، مانند همسر و کارمندانی که بالقوه خیانت می‌کنند، مبارزه کند که می‌خواهند از او سوء استفاده کنند.

مگی پیتون، مالک جدید Herbie، شماره 53، باگ فولکس واگن چرخ آزاد با ذهنی خاص، خودرو را در مسیر تبدیل شدن به یک رقیب نسکار قرار می دهد.

این فیلم داستان مرد عقب مانده ای را روایت می کند که با برادر بزرگترش زندگی می کند و در کارهای خانه نیز به او کمک بسیاری می کند. اما زمانی که برادرش اعلام می کند قصد ازدواج با دختری را دارد، زندگی او دچار مشکلات فراوانی می شود.

مرد میان سالی به نام دان جانستن روزی نامه ای به دستش می رسد که نویسنده اش مدعی شده بیست سال پیش از او صاحب پسری شده و احتمالا همین حالا این پسر دنبالش می گردد. ابتدا دان اهمیتی به این نامه نمی دهد اما بعد به اصرار همسایه اش، ونستن، مردی اهل اتیوپی، راهی سفر می شود تا دریابد کدام یک از زنان سابق زندگی اش آن نامه را فرستاده است..

والتر که یک کشیش است آنقدر به خانواده اش بی توجه شده که نمی داند دخترش با پسران نامناسبی رابطه دارد، پسر کوچکش از رفتن به مدرسه می ترسد، و همسرش در آستانه خیانت کردن به اوست.

«سسیلیا» (میا فارو) برای فرار از آزارهای شوهرش، مرتب برای تماشای فیلم «رز ارغوانی قاهره» به سینما می رود. تا این که در یکی از این دفعات، قهرمان فیلم، «تام باکستر» (دانیلز) به او علاقه مند می شود از پرده بیرون می آید...

این فیلم به‌عنوان یک درام تجربی و ژانر مخالف توصیف می‌شود. که تماماً روی صحنه‌های صوتی فیلمبرداری شده.

ترکیبی اصلی از داستان و واقعیت، زندگی هر مرد قهرمان کتاب های مصور، هاروی پیکار را روشن می کند.

در این کلاهبرداری از سلاح مرگبار (1987)، دو پلیس ناهماهنگ لس آنجلس، پرونده ای را بررسی می کنند که شامل کوکی های دختر پیشاهنگی با کوکائین است.

یک افسر تازه‌کار و یک افسر حرفه‌ای از گشت پلیس بزرگراه کالیفرنیا با هم تشکیل تیم می‌دهند تا در کنار یکدیگر ماموریت‌هایشان را انحام دهند. اما افسر تازه‌کار به زودی متوجه می‌شود که همکارش یک مامور مخفی است و در مورد یک پرونده‌ی سرقت تحقیق می‌کند که ممکن است چند پلیس خلافکار در آن دست داشته باشند..

والتر نوجوانی ۱۴ ساله است که برای تعطیلات تابستانی نزد دو عموی عجیب و غریب و بداخلاق خود در تگزاس فرستاده می شود. عموهای والتر، گارت و هاب به شیوه خاص خود زندگی می کنند. در خانه آنها تلفن و تلویزیون وجود ندارد و سرگرمی هایشان کاملاً خاص خود آنهاست...

یک NRI و همسرش تصمیم می گیرند در خانه اجدادی خود بمانند، بدون توجه به هشدارها در مورد ارواح. به زودی، اتفاقات غیرقابل توضیحی باعث می شود که او با یک روانپزشک تماس بگیرد تا به حل معما کمک کند.