کمدی

داستان این فیلم حول سه شخصیت می گردد: یک یک مرد ساده و معمولی که به این باور است که او یک ابرقهرمان می باشد، روانپزشک او، و دختر نوجوانی که با او دوست شده است...

داستان فیلم در مورد یک زن میانسال می باشد که از همسر خود جدا شده است و با یک خواننده بازنشسته آشنا می شود. آن دو در می‌یابند که عشق در هر سنی می تواند آغاز شود...

یک معلم بیکار که تمام روزهای زندگی او تکراری شده است به دنبال کار جدید است. او و دوست دخترش تصمیم می گیرند تا به یک گروه خلافکار بپیوندند.

یازده اپیزود که در کافه ها و رستوران ها می گذرد و در تمام آن ها وجود قهوه و سیگار مشترک است...

یک راننده ی ماشین لیموزین در طول مسیرش با یک مسافر دیوانه برخورد می کند که بزودی متوجه می شود او یک جنایتکار خطرناک است.

یک کارگردان مجبور می شود با همسر سابقش، که به خاطر رئیس استادیو به او خیانت کرده بود، کار کند. اما روز قبل از آغاز فیلم برداری او بینایی اش را به صورت موقتی از دست می دهد و ...

یک آدم کش الکلی ( بن کینگزلی ) با یک زن تند زبان ( تیا لیونی ) آشنا می شود، و فرصتی پیدا می کند تا چند حساب قدیمی را با افرادی تصویه کند...

«سم»‍ که یک تاجر است، بعد از مرگ پدرش برای شرکت در مراسم تشییع جنازه به شهر مادری اش می رود. او بعد از مدتی اقامت در آنجا می فهمد که خواهری دارد که هیچ موقع از وجودش اطلاع نداشته است...

پیتر بعد از هشت ماه تصمیم به ازدواج با دوست دخترش میگیرد ،ولی در این میان مشکل مهم این است که پیتر هیچ دوست صمیمی برای خود ندارد که بتواند به عنوان ٌٌساقدوش پیتر را همراهی کند! به همین دلیل پیتر دست به کار شده و در اینترنت و … شروع به گشتن کرده و در این میان با مردهای مختلفی قرار میگذارد تا در نهایت بتواند یکی از آنها رابه عنوان دوست صمیمی و همینطور ساقدوش خود انتخاب کند. در این بین با مردی به نام سیدنی آشنا می شود و این بار به خاطر از دست ندادن سیدنی دچار مشکلاتی میشود...

داستان دختری که به همراه عمو و یکی از دوستان خود ماجراهای عاطفی را برای بازیابی شجره نامه خانوادگی آغاز می کنند.

«گومس آدامز» (جولیا) با همسرش، «مورتیشا» (هیوستن)، دو فرزندش، «ونزدی» (ریچی) و «پوگسلی» (ورکمن) و مستخدمان وفادارش، «تینگ» (که دستی بریده از مچ است) و «لورچ» (استرویکن)، زندگی نامتعارفی را در قصری عجیب و غریب می گذرانند. «گومس» به دنبال «فستر»، برادر گم شده اش است و وکیل حقه باز خانواده (هدایا) می کوشد مردی به نام «گوردون» (لوید) را به جای «فستر» جا بزند و املاک «آدامزها» را تصاحب کند.

دو دوست خوش خوش قلب، اما به شدت احمق، به نام‌های «هری» (جف دنیلز) و «لوید» (جیم کری) تصمیم دارند یک کیف پر پول را به صاحبش، که دختری زیبا است، بازگردانند. آن دو در این راه کل کشور را زیر پا می گذارند و گرفتار دردسرهای مختلفی می شوند، ولی آیا موفق می شوند کیف را به صاحبش برسانند؟

کمدی پیرامون دوستی بین نویسنده ای ناموفق و دختر نوجوانی از لانگ ایلند و درس هایی درمورد بزرگ شدن یاد می دهد. این نویسنده ابرقهرمانی خیالی دارد که...

بوریس پیرمرد غرغروی نیویورکی که فیزیک خوانده , دارای صراحت لهجه ی وحشتناکی است و مدام با فلسفه و سفسطه از همه چیز ایراد می گیرد. او پس از جدایی از همسرش، یک شب دختر نوجوانی را ملاقات می کند که از خانه فرار کرده و به نیویورک آمده است،و...

یک شهروند محترم و باافتخار به نام "نیلز" در طول زمستان سوزناک، وظیفه برف روبی از روی کوه ها را دارد. اما زمانی که پسرش اشتباهاً به قتل می رسد، او وارد عمل می شود که باعث رخ دادن جنگی میان گنگسترهای وگان و رئیس مافیای صربستان می شود.

یک روزنامه نگار و مستندساز مشهور مکزیکی در حالی که با هویت، روابط خانوادگی و خاطراتش احمقانه اش دست و پنجه نرم می کند، به خانه برمی گردد و در یک بحران وجودی کار می کند.

داستان پلیسی که درگیر مراسم تدفین مادرش می‌شود.

داستان یک مجری برنامه‌‌ی گفتگو محور که به زودی مشکوک می‌شود که ممکن است در آینده‌ای نه چندان دور، حرفه ی مجری‌گری طولانی مدتش را از دست دهد.