رازآلود

داستانی عاشقانه از ساکنان ایالات تگزاس و اتفاقاتی که پشت سر می گذارند.

دختری در یک آزمایشگاه مخفی از خواب بیدار می شود و کیونگ هی را ملاقات می کند که سعی دارد از او در برابر یک باند محافظت کند.

داستان یک دانش آموز دبیرستانی که به فراموشی مبتلا شده و سعی می کند آنچه که برای او اتفاق افتاده را کشف کند. همه چیز او را به سمت مشکلات عمیق تری سوق می دهد و در نهایت تاریکی آشکار می شود.

چهار جوان به نام های «جولی» (هیوئیت)، «هلن» (گلار)، «بری» (فیلیپ) و «ری» (پرینز جونیر)، در شب چهارم ژوییه و حین وقت گذرانی با اتومبیل ظاهرا باعث مرگ رهگذری در جاده می شوند. تابستان سال بعد ناشناسی برای آنان که جمع شان از هم پاشیده است، نامه هایی با مضمون «من می دانم تابستان گذشته چه کردید» می فرستد و آنان را دچار وحشت می کند.

داستان زنی پس از تصادف هر روز که از خواب بیدار می شود و چیزی از گذشته به خاطر نمی آورد. تا اینکه یک روز متوجه حقایق وحشتناکی می گردد که او را مجبور می کند از تمام کسانی که اطراف او هستند سوالاتی را بپرسد.

برلین، زمان حال. شوهر «کایل پرات» (فاستر) می میرد و «پرات» قصد دارد هم راه با «جولیا» (لوستن)، دختر هفت ساله اش و تابوت شوهرش به امریکا برگردد. «کایل» و «جولیا» در هواپیما به خواب می روند. اما وقتی «کایل» بیدار می شود، می بیند خبری از دخترش نیست. ظاهرا نام «جولیا» در فهرست مسافران نبوده و هیچ یک از خدمه و مسافران او را ندیده است. یکی از محافظ های پرواز (سارسگارد) نیز می گوید که اصلا «جولیا» هم راه با پدرش درگذشته و ادعا می کند که «کایل» عقل خود را از دست داده است...

"لیبی دی" که تنها 7 سال داشته که پدر و مادرش به طرز وحشیانه ای جلوی چشمانش به قتل می رسند. حال که 25 سال از آن حادثه می گذرد او قبول می کند که با حقایق دردناک آن شب کنار بیاید.

زمانی که پلیسی یک شب را در سردخانه بیمارستانی سپری می‌کند، متوجه رویدادهای عجیب و غریبی می‌شود که در یکی از اجساد رخ می‌دهد.

زن جوانی پس از رها شدن در قبرستانی که در پارچه‌ای با نمادهای شیطانی پیچیده شده بود، سعی می‌کند ریشه‌های خود را پیدا کند، اما وقتی به پاسخ‌ها نزدیک‌تر می‌شود...

این فیلم داستان مردی را روایت میکند که در روز تولد دخترش ربوده شده و به مدت 20 سال در یک اتاق حبس می شود و پس از فرار، به دنبال دلیل زندانی شدنش و انتقام از افرادی که در این کار دخیل بودند می گردد اما...

یک سارق در حالی که وارثی را در آغوش او می میرد به دنبال او می افتد. هنگامی که او متوجه می شود که او دارای موهبت تناسخ است، او را نجات می دهد.

یک جوان انگلیسی تصمیم می گیرد به دلیل اتفاقاتی که در گذشته برایش به وقوع پیوسته است، از دختر عموی خود انتقام بگیرد، ولی متوجه می‌شود که وی توسط یک جادو نفرین شده است…

این فیلم با ترکیب انیمیشن و اکشن زنده، داستان دختر نوجوانی را روایت می‌کند که در یک بحران بهداشت جهانی در خانه‌اش حبس می‌شود و بین رویاها حرکت می‌کند...

فیلم که بر اساس رمان بازرس مایگرت ساخته شده است ، درباره‌ی بازرس پلیسی به نام جولز مایگرت است که تلاش دارد یک پرونده‌ی جنایی بسیار پیچیده را در یک منطقه‌ی دورافتاده حل نماید. اما…

شبحی به نام کیج که خود را ̎فرشتهٔ مرگ̎ می‌خواند، تک‌تک گنگسترهای مشهور گاتهم سیتی را از پا در می‌آورد. مدیر فاسدی به نام ̎ آرتور ریوز̎ در تلاش است تا انجام این جنایات را به ̎بتمن̎ نسبت دهد. ̎بتمن̎ برای روشن شدن واقعیت، جست‌وجو برای یافتن هویت ̎فرشتهٔ مرگ̎ را آغاز می‌کند. تا اینکه در کمال تعجب در می‌یابد که

داستان کارآگاهی به نام مایگرت که پرونده قتل یک کنتس و یک زن هندی را مورد بررسی قرار می دهد و یک راز تاریک پنهان را پیدا می کند که او را به گذشته پیوند میزند.

یک متخصص موارد ماورای طبیعی خانه ای را پیدا می کند که در آن روح انسان ها به زندگی بعد از مرگ فرستاده می شوند...

فیلم از آخر به اول می آید. ماجرای فیلم حول شبی در پاریس رخ می دهد، که زنی بنام «آلکس» (مونیکا بلوچی) در زیرگذر توسط یک غریبه مورد تجاوز قرار می گیرد.