درام

بلانچ، یک روانشناس قلابی، و دوست پسرش جورج که راننده تاکسی است، توسط یک خانم مسن استخدام می شوند تا برادرزاده اش آرتور را پیدا کنند، که در گذشته برای فرزندخواندگی واگذار شده بود.. با اطلاعات کمی برای ادامه، این زوج مردی را که اکنون بالغ شده است در سانفرانسیسکو دنبال می کنند. آرتور گذشته ای رنگارنگ از جمله قتل و دزدی با دوست دخترش فران داشته است. بنابراین وقتی متوجه می‌شود که تحت تعقیب قرار گرفته است، تصور می‌کند به دلایل دیگری است.

در شهری که پر شده است از طمع، غرور و کینه جویی، یک هفت تیرکش سرگردان دو خانواده رقیب را علیه هم می شوراند.

در آینده‌ای دور، زمین از بین رفته است و حال انسان با جنگل‌هایی که احساس و درک دارند محاصره شده است....

سال 1983. «اوگوستو اودانه» (نولتی)، اقتصاد دان بانک جهانی، پس از گذراندن دوره ی خدمتش در جزایر کومور، همراه همسرش، «میکائلا» (ساراندون) و پسر چهار ساله ی باهوشش، «لورنزو» به امریکا می آید. چند ماه بعد، «لورنزو» نخستین علایم بیماری ALD را نشان می دهد؛ یک بیماری مهلک ارثی که کل سیستم عصبی را تخریب می کند و از کار می اندازد...

"راج"،"پوجا" و "تینا" دوستان دوران کودکی هستند.درحالیکه "راج" همیشه مجذوب "تینا" بود هیچگاه از احساسی که "پوجا" نسبت به او داشته با خبر نمی شود.وقتی خانواده او برای تجارت به انگلیس می روند،او به "تینا" قول می دهد که دوستی شان هیچگاه از بین نخواهد رفت.اما "تینا" او را نادیده گرفته و پاسخ نامه هایش را نمی دهد و...

یک شمشیرزن جوان در دهه 1930 چین به خانه باز می گردد تا پرونده قتل پنج ساله ای را حل کند. این فیلم به عنوان سومین قسمت از سه گانه گانگستری که شامل «بگذارید گلوله ها پرواز کنند» و «رفتن با گلوله» توصیف می شود.

بعد از سقوط امپراطوری هان، چین میان سه پادشاه تقسیم و کشور دستخوش جنگ داخلی شده است. قلمرو پادشاه وی ‏در شمال که توسط کائو کائوی اداره می شود، قلمرو پادشاهی وو در شرق که سردار سان کوآن در راس آن قرار ‏دارد و ضعیف ترین قلمرو که شو نامیده شده و در غرب قرار دارد.

مردم معمولا هنگامی یاد عشق اولشون میفتن که از رادیو داستانهایی در مورد عشق اول میشنوند،در طول یک برنامه زنده , یک دی جی رادیویی نامه ایی رو دریافت میکنه که داستانهایی رو از یک دهکده ماهیگری در حدود بیست و سه سال قبل بیان میکنه ...

در ادامه مسیر اسطوره ای و معنوی پل آتریدس ، او در حالی که به دنبال انتقام از توطئه‌گرانی است که خانواده‌اش را نابود کرده‌اند، با چانی و فرمن‌ها متحد می‌شود. در این مسیر او با یک انتخاب دشوار بین عشق زندگی خود و سرنوشت جهان مواجه می شود، پل سعی دارد به هرقیمتی که شده از آینده ی وحشتناکی که فقط او توانایی پیش بینی آن را دارد، جلوگیری کند.

یک ژنرال رومی مورد خیانت قرار میگیرد و خانواده‌اش توسط یک شاهزاده فاسد قتل عام میشوند. او در پی انتقام‌، بعنوان یک گلادیاتور به روم باز می گردد.

پس از انتشار یک شوخی ، سدریک شغل خود را از دست می دهد و برای رهایی از جنسیت و زن ستیزی راهی یک سفر درمانی می شود.

پس از اینکه خانواده ای مجبور می شوند برای سلامتی پسرشان به محل زندگی خود نقل مکان کنند، آنها شروع به تجربه رفتارهای ماوراء طبیعی در خانه جدید خود می کنند و تاریخچه ای شوم را کشف می کنند.

در پادآرمان‌شهری در آینده و یا شاید یک دنیای موازی عجیب، بزرگ‌سالانی هستند که مجردند و یا در پیدا کردن زوج ناتوانند. آنها باید به یک هتل بروند و ظرف ۴۵ روز شریک زندگی مناسبی پیدا کنند؛ در غیر این صورت، به حیوانی دل‌خواهِ خودشان تبدیل می‌شوند و آن‌ها را در جنگل رها می‌کنند.

مردی مجرد به نام «چارلز» (گرانت) در یک جشن عروسی «کری» (مک داول) را می بیند و شیفته ی او می شود ....

"تن سونگ" یک مرد انقلابی بزرگ، در سال ۱۹۰۵ میخواهد گروه های دیگر را ملاقات کند. گروهی میخواهند او را ترور کنند و گروهی نیز به محافظت از او می پردازند تا انقلاب را بر پا کنند و...

گى ( گیبل ) و وردست‏هایش، «گوییدو» ( والاك ) و «پرس» ( كلیفت )، كابوى‏ هاى ازاسب‏ افتاده اى هستند كه در غرب آمریكا سفر مى‏ كنند و دنبال مشاغل جورواجور مى‏ گردند. تا این كه با «رازلین» ( مونرو ) آشنا مى‏ شوند كه اخیرا از شوهرش طلاق گرفته است...

داستان زوجی که منتظر به دنیا آمدن اولین فرزندشان هستند اما متوجه یک تفاوت دلسرد کننده میان خودشان و زوج طبقه پایینی‌شان که اتفاقاً آنها هم یک نوزاد دارند، می شوند.

داستان فیلم درباره‌ی یک مجرم مغرور به نام “خوک” است که در تایوان به عنوان سومین مجرم تحت تعقیب شناخته می‌شود. او قصد دارد پیش از مرگش، با حذف دو رقیب قدرتمند خود، به عنوان تحت تعقیب‌ترین مجرم کشور شناخته شود...