درام

دمین با مادر پزشک اش ماریان زندگی میکند و پدرش در ارتش مشغول به خدمت است. دمین با پسری بنام توماس مشکل دارد که اتفاقاً بیمار مادرش است. تا اینکه یک روز مادر دمین از توماس دعوت می کند که پیش آنها بیاید و با آنها زندگی کند

برلین، اوایل دهه ی 1930. «سلی بولز» (مینه لی) یکی از نمایش گران کلوب کیت کت با «برایان رابرتس (یورک) آشنا می شود؛ یک جوان تحصیل کرده ی انگلیسی که برای پیش رفت زبان آلمانی اش به برلین آمده و با آموزش زبان انگلیسی روزگار می گذراند. آن دو ابتدا دوستی ساده ای را آغاز می کنند اما پس از چندی به هم دل می بازند...

افسر پلیس اهل نیو جرسی لورل هستر و همکارش استیسی آندره هر دو در تلاشند تا حقوق بازنشستگی لورل را که به سرطان مبتلا شده بگیرند.

شعبده بازی (نورتن) با قابلیت های مافوق طبیعی، سعی می کند با استفاده از قدرت و توانایی اش، به عشق دوران کودکی اش، دختری (بیل) از طبقات مرفه جامعه دست یابد و بدین وسیله ساختارهای اجتماعی خشک و بسته ی وین اواخر قرن نوزدهم را متزلزل کند...

دانشجویی انگلیسی عاشق یک دانشجوی آمریکایی میشود، اما طولی نمی کشد که مهلت ویزای او برای ماندن در آمریکا به پایان می رسد و او مجبور است از معشوقش جدا شود...

«ایوان» (دوبرونراووف) و برادر بزرگ ترش، «آندری» (گارین)، به اتفاق مادرشان (ودووینا) در آبادی کوچکی در شمال روسیه زندگی می کنند. پدرشان (لاوروننکو) که آنان چندان خاطره ای از او ندارند، بی خبر به خانه باز می گردد و برادرها را به سفری می برد...

سه فرد که از نظر احساسی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند در یک مثلث عشقی گرفتار می شوند و...

داستان زن جوانی که دچار بی اشتهایی شده و با یک دکتر غیرعادی ملاقات می کند که او را به چالش می کشد تا با شرایط خود روبرو شده و زندگی اش را به روال قبلی خود باز گرداند.

وقتی یک نوازنده درام گروه "هوی متال"به تدریج شنواییش را از دست می دهد, زندگیش به ورطه سقوط سوق داده می شود.

پس از نفرین «خانواده ی رومانوف» توسط «راسپوتین»، «آناستازیا» ی کوچک را از مادربزرگش «ملکه ماریا» جدا می کنند. «آناستازیا» در یک یتیم خانه بزرگ می شود و در جوانی با کسانی آشنا می شود که به امید گرفتن جایزه ای از ملکه ی ثروتمند پیر به دنبال دختری هستند که شبیه «آناستازیا» باشد تا او را به پاریس ببرند.

«لارس» جوانی دست و پا چلفتی، مومن و به شدت خجالتی است که در شهر کوچکی زندگی می کند. او سرانجام موفق می شود دختر رویاهایش را به خانه‌ای که در آن به همراه برادر و زن برادرش زندگی می کند، بیاورد. تنها مشکل اینجاست که این دختر واقعی نیست، بلکه عروسک پلاستیکی است که لارس آن را از روی اینترنت خریداری کرده است...

"الکساندر" نویسنده مشهور به شدت بیمار است و خود را برای مرگ آماده می کند.او به طور اتفاقی با پسر بچه ای آشنا می شود که به طور غیرقانونی از آلبانی مهاجرت کرده است.او تصمیم می گیرد به پسر کمک کند تا به خانه اش بازگردد...

داستان یک کارمند فناوری آگورافوبیک که در سیاتل شواهد جنایتی را کشف می کند که ...

"استیون راسل" ازدواج موفقی با "دبی" دارد و یکی از اعضای نیروی پلیس محلی است که تصادف اتومبیلی او را وادار می کند درباره زندگی خود ارزیابی مجدد کند و...

داستان دانش آموز با استعدادی به نام "لایت ترنر" که با دفترچه ای برخورد میکند که توانایی این را دارد تا اسم هرکس که در آن بنویسد را به کام مرگ بکشاند. او تصمیم میگیرد که...

یک بازیکن تنیس بازنشسته پس از ازدواج در دام عشق زنی افسونگر می‌افتد که بازیگری آمریکایی است.

«تروی» (زک افرون) و «گابریلا» (وانسا هادجنز)، دو نوجوان که یک دنیا فاصله دارند، در جشن سال نو یکدیگر را می بینند و در میابند که عشقی متقابل میان آن دو وجود دارد.

تروی و گابریلا که چیزی به فارغ التحصیلی‌شان از دبیرستان نمانده است، اکنون در کشمکشی برای انتخاب کالج و جدا شدن از هم هستند.