علمی تخیلی

در پی برخورد زیردریایی هسته ای مونتانا با یک شیء ناشناخته در قعر اقیانوس، گروهی از متخصصان از جمله «لینزی بریگمن» (مسترآنتونیو) و شوهرش، «باد» (هریس) که مدتی است رابطه شان به سردی گراییده، به تحقیق و کاوش درباره ی این پدیده می پردازند. «لینزی» فکر می کند یک نیروی هوشمند غیرزمینی در قعر دریا حضور دارد…

اوایل قرن بیست و یکم. امریکا به دنبال یک شکست عظیم اقتصادی با یک حکومت پلیسی اداره می شود. خلبان هلی کوپتر پلیس، «بن ریچاردز» (شوارتسنگر) که دستور دارد شورشیان در جست و جوی غذا را هدف آتش قرار دهد، از این کار خودداری می کند و حالا مقامات برای عوام فریبی، «ریچاردز» را مسئول کشتار معرفی می کنند و او را به زندانی مخوفی می اندازند.

پس از انتشار ماده ی فضایی در کره زمین ,بیشتر انسان ها به موجوداتی زامبی شکل تبدیل می شوند. وظیفه معدود انسان های باقیمانده این است که از انتشار بیشتر عفونت جلوگیری کرده و راز پشت پرده آن را افشا کند.

در معدنی واقع در قطب شمال، دو تن از بازماندگان مجبور شده اند که برای نجات جان خود با نوع جدیدی از وحشت دست و پنجه نرم کنند و پنهان شوند.

سال 2022. جمعیت چهل میلیونی شهر نیویورک، به طور عمده به غذاهای مصنوعی کمپانی عظیم سویلنت وابسته است. «کارآگاه تورن» (هستن)، آپارتمانی درب و داغان ولی ارزان قیمت را با «سول رات» (رابینسن) - مسئول تحقیق پرونده های «تورن» - شریک می شود. در تحقیق برای چگونگی مرگ ثروتمندی به نام «ویلیام سایمنسن» (کاتن)، حقایق هولناکی فاش می شود.

چهار شگفت انگیز با موجودی قدرتمند معروف به موج سوار نقره ای روبرو می شوند و پی می برند که آن ها تنها موجودات با قدرت های خارق العاده در کهکشان نیستند.

فضانوردی به نام «سم بل» از طرف سازمان فضایی ناسا ماموریت دارد تا در طول ۳ سال به اکتشاف و بررسی در سطح کره ماه بپردازد. او در طول این ۳ سال در کره ماه تنهاست و هر روز نیز ثانیه شماری می کند تا دوره ماموریت اش تمام شود تا بتواند به زمین و نزد خانوده اش برگردد و در طول این مدت تنها همدم او نیز کامپیوتر پیشرفته ای به نام گرتی است. اما...

نیروی تهدیدآمیزی تاریکی به نام "آلفا" به شهر بزرگی حمله ور میشود و جان همه را تهدید می کند، دو مامور ویژه می خواهند با این تهدید مرموز مقابله کنند و به همین صورت یک مسابقه ترتیب می دهند تا ...

در بحبوحه ی دهه ی پنجاه میلادی در شبی سرنوشت ساز در نیو مکزیکو، یکی از اوپراتور های صفحه کلید برق به نام فی و یک دی جی کاریزماتیک به نام اورت، فرکانس صدای عجیب و غریبی را کشف می کنند. ممکن است این فرکانس صدای برای همیشه شهر و آینده ی آن ها را تغییر دهد.

در دهه 50 میلادی نسل جدیدی از ابرقهرمانان باید به نیروهای آمریکایی و گروهی از کهنه سربازان بپیوندند تا در برابر تهدیدی بزرگ علیه زمین مبارزه کنند...

در دنیای که مردم از هیولاهای پاکتی برای مبارزه استفاده می‌کنند، پسری هیولایی را می‌بیند که می‌خواهد کاراگاه شود

یک کهنه سرباز بطور اشتباهی به یک موسسه نگهداری از تبهکاران روانی فرستاده شده و در آنجا همانند یک موش آزمایشگاهی تحت آزمایش‌های گوناگون یک دکتر قرار می گیرد.

شش ماه بعد از پخش شدن ویروس خشم در انگلستان، ارتش امریکا سعی دارد بخش کوچکی از لندن را تحت محافظت قرار دهد، تا بازماندگان در آنجا ساکن شده و شروعی دوباره را تجربه کنند. اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود.

«هکتور» و همسرش به تازگی، خانه‌ای را اجازه کرده‌اند. او که در محوطه‌ی خانه‌اش مشغول استراحت است، به طور اتفاقی یک دختر تنها را در بین درختها می‌بیند و به سمت او حرکت می‌کند. پس از رسیدن به محل مورد نظر، آن دختر را بیهوش پیدا می‌کند و در همان لحظه از طرف فردی دیگر که چهره‌اش مشخص نیست، مورد حمله قرار می‌گیرد.

سال ٢٠٥٧. کره زمین در معرض تهدیدی بزرگ قرار دارد. خورشید مانند گذشته قادر به گرم کردن کره زمین نیست و از این رو ادامه زندگی انسان ها نیز با خطر مواجه شده است. تنها یک راه امیدبخش برای تغییر وضعیت باقی مانده است: سرنشینان سفینه فضایی «ایکاروس ٢» که به سوی خورشید در حرکت است.

شخصیت‌های شرور بازگشته‌اند تا در مقابل دو گروه «تایتان‌های نوجوان» قرار بگیرند. تایتان‌ها باید اختلافات را کنار بگذارند و برای نجات دنیا با تراگان، هگزاگان، بابا نوئل و خود زمان بجنگند.

یک دختر شجاع و جسور از دست پدر کنترل گرا و بدگمان خود فرار کرده یک دنیای جدید عجیب و غریب، خطرناک و مرموز را خارج از خانه اش کشف می کند.

دانشمند جوانی ، روشی را اختراع کرده است که می تواند ذهن مردم را بخواند. اما اکنون که می بایست با استفاده از این روش ، ذهن یک فرد معتاد به هروئین را بخواند و خود را در موقعیت خطرناکی می یابد …