Adrian Lyne

روزی الیزابت که در گالری سوهو کار می کند، به طور اتفاقی با مرد مرموزی به نام جان در یک خوار بار فروشی آشنا می شود. در ملاقات بعدی، جان پیشنهاد دوستی می دهد. الیزابت قبول می کند و از این پس جان کنتزل اوضاع را در دست می گیرد..

یک زن رقصنده آماتور 18 ساله که هر شب در یک بار رقص اجرا می کند و در طول روز به عنوان جوشکار کار می کند، آرزو دارد به مدرسه باله پیتسبورگ بپیوندد.

«دیوید» (هارلسن) و «دایانا» (مور) زن و شوهر جوانی هستند که دل باخته ی یکدیگر هستند و دچار مشکلات مالی شده اند. این دو به امید به دست آوردن پولی که نیاز دارند به لاس وگاس می روند، اما به مقصود خود نمی رسند. تا این که با مرد میانسال باوقاری آشنا می شوند که نامش «جان گیج» (ردفورد) است و به زوج جوان پیشنهاد عجیبی می کند ...

کهنه‌سربازی به نام جیکوب سینگر, پس از بازگشت از جنگ ویتنام سعی می‌کند سلامت عقل خود را حفظ کند. در واقع او به وسیله وهم و خیالات و همچنین فلش بک‌هایی از گذشته که خاطرات بد جنگ را برای او زنده می‌کنند، به ستوه آمده‌است. همچنان که افراد و دنیای اطراف جیکوب تغییر می‌کنند، جیکوب به سرعت وارد بحرانی بزرگ می‌شود…

مردی برای جلوگیری از طلاق، به همسرش اجازه می دهد که با مردان دیگر رابطه داشته باشد. هنگامی که معشوقه های همسر او یکی یکی شروع به ناپدید شدن می کنند، این مرد مظنون اصلی این اتفاق می گردد.

پروفسور از قضا ناپدری لولیتا، دختر کوچک مورد علاقه اش میشود. در پی فاش شدن عشق نامشروع پروفسور به دختر همسرش و مرگ زن، وی سفری نامشخص را در کنار لولیتا آغاز میکند، غافل از آنکه دخترک توسط یک فرد ثروتمند منحرف اغفال میشود و ناگاه پروفسور را ترک میکند...

«دن گالاگر» (داگلاس)، یک وکیل متأهل و خوشبخت نیویورکی است. وقتی همسرش، «بت» (آرچر) و دخترش، «الن» (لاتسن) برای تعطیلات به خارج شهر می روند، او با زنی به نام «الکس فارست» (کلوز) رابطه ای شورانگیز برقرار می کند. برای «دن» این یک رابطه ی گذراست، اما «الکس» بیش از این می خواهد...

در نیویورک «کانی» در برخوردی اتفاقی با جوانی فرانسوی به نام «پل مارتل» (مارتینز) آشنا می شود و با او رابطه برقرار می کنند. پس ازچندی «ادوارد» شوهر «کانی» پی به ماجرا می برد و شخصا با «پل» رو در رو می شود ...