در حالی که نل سویتزر سعی می کند پس از وقایع فیلم اول زندگی جدیدی بسازد، نیروی شیطانی که زمانی او را تسخیر کرده بود با نقشه ای وحشتناک تر برمی گردد.

قاتل حرفه ای رابرت راث می خواهد قبل از بازنشستگی چند قرارداد دیگر را انجام دهد اما میگل بین، هیتمن تازه وارد جاه طلب به کشتن اهداف رات ادامه می دهد.

ماهیگیر قاتل با یک قلاب بازگشته است تا یک بار دیگر دو نوجوان بازمانده، جولی و ری را که او را به خاطر مرگ رها کرده بودند، تعقیب کند، و همچنین باعث قتل و جنجال بیشتر شود، این بار در یک استراحتگاه شیک جزیره.

چهار جوان به نام های «جولی» (هیوئیت)، «هلن» (گلار)، «بری» (فیلیپ) و «ری» (پرینز جونیر)، در شب چهارم ژوییه و حین وقت گذرانی با اتومبیل ظاهرا باعث مرگ رهگذری در جاده می شوند. تابستان سال بعد ناشناسی برای آنان که جمع شان از هم پاشیده است، نامه هایی با مضمون «من می دانم تابستان گذشته چه کردید» می فرستد و آنان را دچار وحشت می کند.

داستان درمورد فردی به نام جان است که مجبور می شود به دنبال ریکی برود که دست به کارهای خطرناک بزند تا با تغییر خود از یک آدم ترسو و گوشه گیر به یک قهرمان تبدیل شود...

«آستین پوئرز» (مایزر)، عکاس مد، مقیم لندن پر تحرک و امروزی و مأمور آژآنس جاسوسی معتبر بین المللی در دهه ی ۱۹۶۰ که اکنون در دهه ی ۱۹۹۰ اعتبارش را از دست داده، مطلع می شود نابغه ی جنایت و همزاد او، «دکتر شیطان» (مایزر) راز جذابیت او را دزدیده و به عنوان آخرین نقشه ی شیطانی به سال های دهه ی ۱۹۶۰ برگشته؛ بنابراین «پوئرز» هم برای به دست آوردن دوباره ی جذابیتش، باید در زمان به عقب برگرد.

زنی به کلبه ای دورافتاده میان جنگل سفر می کند.او متوجه می شود که یک روح آن مکان را به تسخیر خود در آورده است.اما با سررسیدن غیر منتظره دوست پسر آن زن،روح تاریک بیشتر به زن علاقه مند می شود و...