نگاهی صمیمی به زندگی جنیفر لوپز در حالی که او به نقاط عطف و تکامل خود به عنوان یک هنرمند می اندیشد و نیمه دوم زندگی حرفه ای خود را ادامه می دهد تا سرگرم کننده، توانمند و الهام بخش باشد...

اطلس شپرد، تحلیلگر داده‌ ی باهوش و انسان‌دوستی است که بی‌اعتمادی عمیقی نسبت به هوش مصنوعی دارد، او به زودی باید به ماموریتی ملحق شود تا یک ربات هوشیار شده را که گذشته‌ای مرموز با او به اشتراک می‌گذارد، دستگیر کند. با بسته شدن تمام روزنه های امید، تنها راه باقی مانده برای نجات آینده بشریت از هوش مصنوعی، اعتماد به آن است.

لوپر در «مادر» نقش یک آدمکش حرفه‌ای را بازی می‌کند که از مخفی‌گاه بیرون می‌آید تا از دخترش محافظت کند، و در همین حین از چنگ مردانی خطرناک نیز بگریزد.

دارسی و تام خانواده‌هایشان را برای یک عروسی در یک مکان معین دعوت می‌کنند، اما وقتی سروکله یک سری افراد مسلح پیدا میشود که همه را گروگان گرفته اند، مراسم متوقف می‌شود. اکنون، آنها باید هر کاری که می توانند برای نجات عزیزانشان انجام دهند ، البته اگر همدیگر را نکشند.

همزمان با انتشار آلبومی به همین نام،بازتابی صمیمی، خارق‌العاده و روایت محور از سفر جنیفر لوپز برای خوددرمانی و عشق به خود را به تصویر می کشد، در دنیایی که در آن موسیقی و تصاویر بصری در هم تنیده می‌شوند و چالش‌های پیش رو و پیروزی‌های به دست آمده را آشکار می‌کنند.

به دلیل یک اختلال غیرعادی که او را چهار برابر سریعتر از یک انسان معمولی پیر کرده است، پسری شبیه یک مرد 40 ساله است که کلاس پنجم را در مدرسه دولتی پس از آموزش در خانه شروع می کند.

یک پلیس انتقام‌جوی شهر نیویورک تصمیم می‌گیرد یک بار قطار از کرایه‌های مترو را بدزدد. برادر رضاعی او، یک پلیس همکار، سعی می کند از او محافظت کند.

پیشخدمت طبقه کارگر اسلیم (جنیفر لوپز) با ازدواج با پیمانکار ثروتمند میچ (بیلی کمپبل) متوجه می شود که زندگی اش تغییر کرده است. او در یک زندگی آرام در حومه شهر مستقر می شود و به نظر می رسد هر چیزی را که می خواهد دارد.اما رفته رفته رفتارهای زننده میچ باعث می شود که اسلیم به فکر فرار از خانه باشد...

زندگی پنج زوج به هم پیوسته را دنبال می کند که هیجانات و شگفتی های بچه دار شدن را تجربه می کنند و متوجه می شوند که مهم نیست برای چه چیزی برنامه ریزی می کنید، زندگی همیشه آنچه را که انتظار می رود ارائه نمی دهد.

یک مرد بیوه باید از دختر نابالغ خود مراقبت کند و پس از اینکه توسط یک تراژدی غیرمنتظره و یک انفجار شخصی به حاشیه کشیده شد، زندگی و حرفه خود را بازسازی کند.

از میان همه کافه‌های شیکاگو، او به سمت او می‌رود. بر اساس رمانی از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز، کارلی فیلیپس و اریکا وایلد.

«کریستوفر مارشال» (فاینز) مردی با تربیت اشرافی است که خیال دارد سناتور شود. او یک روز در هتل با «ماریزا ونچورا» (لوپز)، خدمتکاری که لباس زن ثروتمندی را به تن کرده، روبه رو می شود و به او دل می بازد. در حالی که «ماریزا» همان زنی نیست که «کریستوفر» تصور می کند...

«تری فلورس» (لوپز)، مستندساز جوان، مأمور ساختن فیلمی درباره ی قبیله ای از سرخ پوستان در آمازون می شود. در منطقه مرد غریبه ای که «پل سارون» (وویت) نام دارد، ادعا می کند قبیله ی مورد نظر را می شناسد و تری وگروه فیلم برداری را به آن جا خواهد برد. اما در عوض، گروه را به محل اختفای «آناکوندا» می برد؛ مار غول پیکری که آدم ها را درسته قورت می دهد و …

مورچه ای سعی می کند از جامعه خود جدا شود در حالی که سعی می کند محبت شاهزاده مورد علاقه خود را جلب کند.

“لاری” آدمکش نادانی است که برای ربودن برادر عقب افتاده یک وکیل منطقه کالیفرنیا توسط مافیا استخدام می شود.او برادر وکیل را از بیمارستان روانی ربوده و به آپارتمان خود می برد.”ریکی” آدمکشی دیگری است که برای نظارت بر کار “لاری” فرستاده می شود و…