بیل کاتینگ قصاب سر دسته آمریکاییها، حریف ایرلندی خود کشیش والن را که سردسته گروهی ایرلندی به نام خرگوشهای مرده است میکشد و آمریکاییها پیروز میشوند. بعد از گذشت شانزده سال پسر کشیش، آمستردام به نیویورک باز میگردد تا از بیل به خاطر مرگ پدرش انتقام بگیرد.

در دسامبر سال 1914، یک آتش بس غیر رسمی در کریسمس, در جبهه غرب به سربازان طرف های درگیر در جنگ جهانی اول اجازه می دهد تا از سبک زندگی یکدیگر مطلع شوند.

قهرمانان در بزرگترین مرحله، فینال جام جهانی فوتبال، رقابت می کنند.

ادموند موری پس از دریافت یک تماس دیوانه وار از سوی همسر سابقش مبنی بر گم شدن پسر هفت ساله آنها از کمپینگ، در اعماق ارتفاعات جستجو می کند.

سه نگهبان فانوس دریایی در جزایر دورافتاده فلانان یک تنه مخفی از طلا پیدا می کنند که منجر به ناپدید شدن مرموز آنها می شود.

کارول دانورز قدرتهای خود را با قدرت های کامالا خان و مونیکا رامبو ترکیب می کند و آنها را مجبور می کند تا برای نجات جهان با همدیگر همکاری کنند.

ناپدید شدن اسرارآمیز یک ماهیگیر اسکاتلندی و کشته شدن در کشتی زیر دریایی هسته ای، پلیس را با نیروهای امنیتی نیروی دریایی و بریتانیا درگیر می کند.

در آلگازیا، پسر مزرعه‌داری با تخم اژدها روبرو می‌شود. کشفی که او را به سفری از پیش تعیین شده هدایت می‌کند، جایی که متوجه می‌شود او تنها کسی است که می‌تواند از خانه‌اش در برابر یک پادشاه شیطانی دفاع کند.

یک پلیس فاسد، دوقطبی، معتاد و دیوانه سعی می‌کند با کلک و حقه دوباره دل زنش را به دست بیاورد به همین دلیل دست به کارهای غیر منتظره ای میزند…

ماجرا در ۱۰۰۰ سال پس از میلاد مسیح اتفاق می افتد. جنگجوی شورشی، یک چشم، که نیرویی فراطبیعی دارد، در اسارت بارد به سر می برد. آره که پسرکی برده است به یک چشم کمک می کند تا از زندان فرار کند و با یکدیگر سفری به اعماق تاریکی آغاز می کنند...

«الکس» (مگره گور)، «دیوید» (اکلستن) و «جولیت» (فاکس)، در یک آپارتمان مشترک در ادینبرگ زندگی می کنند. آنان برای کمک خرج، مستأجر چهارمی را برای اتاق اضافی آپارتمان می پذیرند. اما خیلی زود این مستأجر را که در اثر تزریق مواد مخدر مرده، در اتاقش پیدا می کنند؛ در حالی که چمدانی پر از پول نیز در اتاق است...

داستان عشقی میان یک زن جوان انگلیسی و یک اسیر آلمانی که با هم بر تعصبات، خصومت عموم و یک تراژدی غلبه می‌کنند.

یک پسر جوان و با استعداد بین علاقه اش به رقص و مشکلات خانواده اش گیر افتاده است.