داستان صنعت مُد در دهه 90 از دید ویراستاران مجله وُگ، همیش باولز، ادوارد انینفول، تون گودمن و آنا وینتور.

در نوامبر ۱۹۳۷، بچه های دبیرستانی و ریچارد ساموئل مشتاقانه به نیویورک سفر می کنند. ریچارد در آنجا به طور اتفاقی با "گرتا آدلر" آشنا می شود. دوستی آنها بر اساس عشق مشترک شروع می شود، اما ریچارد وقتی که از کنار سینمای Mercury به طور اتفاقی رد می شده با "اورسن ولز" آشنا می شود و به وی پیشنهاد بازیگری می دهد تا اینکه...

داستان زنی به نام تمپل گرندین را روایت میکند که از بچگی به بیماری اوتیسم (نوعی اختلالات روانی) مبتلا بوده و زندگی سختی را سپری کرده ...

توبی فلیشمن پزشکی است که پس از سال ها جدایی از همسرش تصمیم می گیرد شانس خود را در روابط عاشقانه امتحان کند. اما همسر سابقش ریچل ناگهان ناپدید می شود و او را با دختر 11 ساله و پسر 9 ساله شان تنها می گذارد. با رفتن ریچل، ایجاد تعادل در ابعاد مختلف زندگی برای توبی سخت می شود.

داستان در مورد آشیتاکای ماجراجو است که در یک سفر برای پیدا کردن چندین شی با ماجراهای زیادی روبرو میشود و در این سفر با چندین قبیله میجنگدد و با دختری نیز آشنا میشود...

«جان کانر» (استال) حالا بیست و پنج ساله است و T-X، پیش رفته ترین و پیچیده ترین روبات / انسان «اسکای نت» از دل زمان فرستاده می شود تا کار ناتمام T-1000، ماشین قبلی را به اتمام برساند. حالا تنها امید «کانر» برای زنده ماندن، «نابودگر» (شوارتسنگر)، آدم کش مرموز قبلی است...

تحقیقات در مورد یک آدم ربایی ناموفق، اسرار دیرینه ای را آشکار می کند که چندین شخصیت و فرهنگ را در شهر نیویورک امروزی به هم پیوند می دهد.

سریال در خصوص زنی لندنی است که به تازگی بیوه شده است.برای بررسی گزارش هایی مربوط به یک مار افسانه ای به اسکس نقل مکان میکند. او همچنین با کشیش محلی (تام هیدلستون) یک ارتباط عمیق بر قرار میکند. اما مردم محلی او را به جذب این موجود متهم میکنند

سال 1812. «ژان والژان» (نیسن) پس از تحمل نوزده سال زندان با اعمال شاقه، تحت تأثیر محبت و انسانیت یک کشیش (وون)، با هویتی جدید راه جدیدی را در زندگی پیش می گیرد. در 1822 او به مقام شهرداری شهری کوچک می رسد و شهروند محترم و منتفذی می شود. در حالی که زندنبان بان سابق و بازرس فعلی پلیس، «ژاور» (راش)، به هویت واقعی «والژان» شک کرده، اما دلیلی برای دستگیری او پیدا نمی کند...

یک وکیل جوان آرمان گرا و همکارش به نمایندگی از یک تشکیلات حقوقی پرونده ای را بر ضد یک شرکت بیمه فاسد قبول میکند...

در یک روز عادی اتفاقی عجیب همه را شگفت زده میکند . طی یک عملیات نیروهای ویژۀ آمریکا در عراق، مردی پیدا میشود که 8 سال پیش مرگش اعلام شده بود. مردی که محاسنش بلند شده و از تمدن برای چندین سال دور بوده . آن مرد کسی نیس جز " اسکات برودی" .او در این 8 سال اسیر نیروهای القاعده بوده و بر اثرِ تصادف به توسط نیروهای ویژه پیدا میشود. موجِ شادی در میان مردم آمریکا میخروشد...سربازِ وطن به آغوش میهن بازگشته ، حتی رئیس جمهور هم این بازگشت را به وی خوش آمد میگوید. اما آیا همه چیز به همین سادگیست؟

داستان مرد جوان گوشه‌گیری به نام جیمز که به یک برنامه کودک تحت عنوان خرس بریگزبی وابستگی شدید پیدا کرده است. اما هنگامی که این برنامه کودک به طور ناگهانی پایان می‌یابد.

«تریستان» انگلیسی جوانی است که می خواهد با «ویکتوریا» ازدواج کند. «ویکتوریا» شرط می گذارد که اگر او یک شهاب بیابد به خواستگار دیگرش جواب رد خواهد داد. «تریستان» سفری را آغاز می کند و به سرزمین اسرارآمیز «استورم هولد» می رود جایی که شهاب را می یابد؛ دختری به نام «ایوین» (دینز)...

«رومیو» (دی کاپریو) که نسبت به رفتارهای عموزاده هایش، مانتا گیوها، بی توجه است، وقتی در پایان یک ضیافت بسیار خشن در می یابد «جولیت»(دینز) که دل باخته اش شده از خانواده ی «کاپولت» است، بابت کینه و دشمنی دو خاندان سخت دچار نگرانی می شود.

"ند کیناستون" بازیگری است که سالها نقشهای مونث، به ویژه "دزموندا" در نمایش اوتلو را ایفا می کند. او همچنین رابطه نزدیکی با یکی از اعضای دادگاه سلطنتی، "دوک باکینگهام" دارد. اما وقتی "ماریا" بازیگری مشتاق برای بازی در نقش "دزموندا" داوطلب می شود، این قانون توسط "چارلز دوم" برای همیشه تغییر می کند ...