راج و پریا با همسایگان جدیدشان ویکی و سونیا دوست می شوند. یک روز، راج در خانه ویکی از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که سونیا کشته شده است و برای او پاپوش درست کرده اند.

روابط و وفاداری یک خانواده جنایتکار که برای دزدی بزرگ بعدی خود برنامه ریزی می کند، زمانی مورد آزمایش قرار می گیرد که برخی افشاگری های تکان دهنده به آنها برخورد می کند.

پسری دچار دگرگونی قابل توجهی می شود که پیوند با پدرش شروع به شکسته شدن می کند و او در تلاش برای انتقام گیری غرق می شود.

سه زوج که به دلیل یک ترفند شیطانی از یکدیگر جدا می شوند، پس از 600 سال تناسخ پیدا می کنند و در حالی که تاریخ دوباره تکرار می شود و شرکای مربوطه آنها این بار قاطی می شوند، یکدیگر را ملاقات می کنند...

"کنال" و "سمر" دو مردی هستند که برای سکونت در یک آپارتمان در میامی تظاهر می کنند که همجنس گرا می باشند. اما در حقیقت هر دو عاشق هم اتاقی خود "نها" می باشند. و تلاش می کنند قلب او را بدست بیاورند...